- سپید دست
- مرد سخی و صاحب همت
معنی سپید دست - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شخص سخی و جوانمرد
درختی است از تیره بیدها که در نیمکره شمالی گونه های مختلفش فراوان میروید. درختی است دو پایه و گلهایش کاملا برهنه و بدون جام و کاسه و پرچمها یا مادگی فقط برکگ کوچکی در بغل دمگل خود دارند گل نر این گیاه دارای پرچمهای زیاد و گل ماده دارای دو برچه است و دانه هایش کرکهای ریزی دارد جوانه های سپیدار آلوده با ماده صمغی چسبنده است. بلندی آن بالغ بر 20 متر میشود و محیط دایره اش تا 3 متر میرسد. پشت پهنک برگ سپیدار سفید رنگ است و چون تنه اش مستیما رشد میکند از آن برای ساختن تیر و ستون چوبی استفاده میکنند حور حورازرق غرب ابودقیق
نیکبخت خوش اقبال
هنگام دمیدن صبح سحر گاه صبح زود
سبقت گیر، مقدم
بخیل لئیم، رذل فرومایه، شوم نامبارک
پیشکار، مددکار، معاون، آنکه در امری یا کاری زودتر از دیگری اقدام کند