جدول جو
جدول جو

معنی سپید دست - جستجوی لغت در جدول جو

سپید دست
مرد سخی و صاحب همت
تصویری از سپید دست
تصویر سپید دست
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سپیددست
تصویر سپیددست
((~. دَ))
بخشنده، جوانمرد، خجسته، خوش یمن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سپیددست
تصویر سپیددست
شخص سخی و جوانمرد
فرهنگ فارسی عمید
درختی است از تیره بیدها که در نیمکره شمالی گونه های مختلفش فراوان میروید. درختی است دو پایه و گلهایش کاملا برهنه و بدون جام و کاسه و پرچمها یا مادگی فقط برکگ کوچکی در بغل دمگل خود دارند گل نر این گیاه دارای پرچمهای زیاد و گل ماده دارای دو برچه است و دانه هایش کرکهای ریزی دارد جوانه های سپیدار آلوده با ماده صمغی چسبنده است. بلندی آن بالغ بر 20 متر میشود و محیط دایره اش تا 3 متر میرسد. پشت پهنک برگ سپیدار سفید رنگ است و چون تنه اش مستیما رشد میکند از آن برای ساختن تیر و ستون چوبی استفاده میکنند حور حورازرق غرب ابودقیق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سپید بخت
تصویر سپید بخت
نیکبخت خوش اقبال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سپید دم
تصویر سپید دم
هنگام دمیدن صبح سحر گاه صبح زود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش دست
تصویر پیش دست
سبقت گیر، مقدم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیه دست
تصویر سیه دست
بخیل لئیم، رذل فرومایه، شوم نامبارک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش دست
تصویر پیش دست
پیشکار، مددکار، معاون، آنکه در امری یا کاری زودتر از دیگری اقدام کند
فرهنگ فارسی عمید